هولت مک کالانی، بازیگر سریال Mindhunter دومین بازیگری است که به جمع بازیگران فیلم Cash Truck به کارگردانی گای ریچی، اضافه خواهد شد.
ماه گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه گای ریچی و جیسون استاتهام در یک اثر جدید با هم دوباره همکاری کنند. گای ریچی در همکاری دوباره با استودیوی فیلمسازی میرامکس (Miramax) وظیفه کارگردانی و نوشتن فیلمنامه بازسازی آمریکایی یک فیلم فرانسوی دلهره آور به نام فیلم Le Convoyeur را بر عهده گرفته که هنوز نام نسخه آمریکایی فیلم مشخص نشده است. همچنین جیسون استاتهام قرار است پس از سال ها دوباره با ریچی در این پروژه همکاری کند. حال در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، بازیگر دیگری به این پروژه اضافه شده است. هولت مک کالانی، بازیگر سریال Mindhunter (شکارچی ذهن)، به جمع بازیگران فیلم Cash Truck (کامیون حمل پول) اضافه شده و قرار است نقش اصلی دیگر فیلم و نقش مقابل استاتهام را در این فیلم بازی کند.
مراحل فیلمبرداری و تولید فیلم Cash Truck (کامیون حمل پول) از ماه آینده در لندن آغاز و سپس به لس آنجلس انتقال خواهد یافت. استاتهام قرار است نقش شخصیتی به نام H که یک شخصیت سرد و مرموز دارد، را بازی کند که برای یک شرکت با کامیون های زرهی کار می کند که مسئول جابجایی صدها میلیون دلار پول در هفته در لس آنجلس است. مک کالانی نقش شخصیت به نام بولت را بر عهده دارد که تیم حمل و نقل کامیون ها را هدایت می کند و زمانی که H وارد می شود، شاید او کسی نباشد که خودش را در ابتدا معرفی کرده است. گفته می شود که اتفاقات فیلم Cash Truck در بازه های زمانی و بین شخصیت های مختلف تغییر می کند و روایت منسجمی دارد.
فیلم The Gentlemen (آقایان) با بازی متیو مک کانهی، فیلم بعدی ریچی است که این فیلم برای اکران در تاریخ ۲۴ ژانویه ۲۰۲۰ (۴ بهمن ۱۳۹۸) برنامه ریزی شده که ماه گذشته اولین تریلر این فیلم منتشر شد. مک کالانی بیشتر برای بازی در نقش ایجنت بیل تنچ در سریال Mindhunter شناخته می شود که این سریال هنوز در انتظار تمدید برای فصل سوم است. همچنین شاهد حضور او در آثار دیگری چون فیلم Sully (سالی)، فیلم Jack Reacher: Never Go Back (جک ریچر: هرگز بازنگرد) و فیلم Shot Caller (شات کالر) نیز بودیم. فیلم Cash Truck با همکاری استودیوی فیلمسازی میرامکس (Miramax) در دست ساخت است که هنوز تاریخ اکرانی ندارد و هنوز شرکتی نیز وظیفه انتشار آن را بر عهده نگرفته است.
شرکت پارامونت پیکچرز تاریخ اکران فیلم The Trial of the Chicago 7 را تایید کرده و از حضور بازیگران بیشتری در فیلم خبر داده است.
در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، اطلاعات تازه ای از فیلم The Trial of the Chicago 7 (محاکمه ی ۷ شیکاگویی) منتشر شده است. شرکت پارامونت پیکچرز در ابتدا اعلام کرد که مایکل کیتون، بازیگر نامزد دریافت یک جایزه اسکار برای بازی در فیلم Birdman (بردمن) و ویلیام هرت، بازیگر برنده یک جایزه اسکار برای بازی در فیلم Kiss of the Spider Woman (بوسه زن عنکبوتی)، به جمع بازیگران این فیلم مورد انتظار اضافه شده اند. کیتون نقش رمزی کلارک را بر عهده دارد که او قاضی ای بود که نقش نظارت روی محاکمه را داشت و هرت نقش جان میچل، دادستان کل را بازی خواهد کرد. جی. سی. مک کنزی دیگر بازیگری است که به جمع بازیگران فیلم The Trial of the Chicago 7 اضافه شده، اما اطلاعاتی از نقش او در دسترس نیست.
همچنین شرکت پارامونت تاریخ اکران فیلم The Trial of the Chicago 7 را تایید و اعلام کرد که طبق آن، اکران محدود این فیلم از تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۰ (۴ مهر ۱۳۹۹) آغاز خواهد شد و در ادامه اکران گسترده فیلم از تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۲۰ (۱۱ مهر ۱۳۹۹) آغاز می شود. فیلم The Trial of the Chicago 7 براساس داستان Chicago Seven (هفت شیکاگویی) در دست ساخت است که داستان یک گروه هفت نفره از متهمان را دنبال می کند که توسط دولت فدرال به توطئه، تحریک به شورش و سایر اتهامات مرتبط با فعالیت های ضد جنگ ویتنام و همچنین اعتراضات ضد فرهنگی به مناسبت کنوانسیون ملی دموکراتیک که در شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی در سال ۱۹۶۸ برگزار شد، متهم شده اند.
علاوه بر کیتون، هورت و مک کنزی، ساشا بارون کوهن، ادی ردمین، یحیی عبدل-متین دوم، جرمی استرانگ، جوزف گوردون لویت، الکس شارپ، مارک رایلنس و کلوین هریسون جونیور، دیگر بازیگرانی هستند که در فیلم The Trial of the Chicago 7 حضور دارند و به ایفای نقش پرداخته اند. مراحل فیلمبرداری این فیلم نیز به تازگی آغاز شده و قرار است در شیکاگو، نیوجرسی و تورنتو انجام شود. وظیفه کارگردانی و نوشتن فیلمنامه فیلم The Trial of the Chicago 7 بر عهده آرون سورکین، نویسنده برنده جایزه اسکار برای نوشتن فیلمنامه فیلم The Social Network (شبکه اجتماعی) خواهد بود. پس از فیلم Molly's Game (بازی مالی)، این فیلم دومین تجربه کارگردانی سورکین است.
طبق خبرهای منتشر شده، شرکت پارامونت پیکچرز به دنبال ساخت فیلم زندگینامه گروه موسیقی Bee Gees است.
در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، شرکت پارامونت پیکچرز به دنبال ساخت فیلم زندگی نامه یک خواننده / گروه موسیقی دیگر است. طبق خبری که ددلاین منتشر کرده، پارامونت در حال همکاری با کمپانی سیستر و همچنین گراهام کینگ، تهیه کننده فیلم Bohemian Rhapsody (حماسه کولی) برای ساخت یک فیلم زندگینامه براساس گروه موسیقی Bee Gees است. گروه بی جیز یک گروه راک / پاپ بریتانیایی است که از سه برادر به نام های بری، رابین و موریس گیب تشکیل شده و هشت جایزه امی نیز دریافت کرده است. این گروه در سال ۱۹۵۸ کار خودش را آغاز کرد و در اواخر دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ به خاطر سبک موسیقی خاص خود و همچنین نوشتن و ضبط آهنگ برای فیلم های مختلف بسیار شهرت پیدا کرده بودند.
از جمله آهنگ های بسیار محبوب گروه بی جیز می توان به آهنگ Stayinrsquo; Alive، آهنگ How Deep is Your Love، آهنگ Night Fever، آهنگ Jive Talkin و آهنگ You Should Be Dancing اشاره کرد که در مجموع بیش از ۲۲۰ میلیون بار مجموع تمام آهنگ های گروه Bee Gees تا به امروز به فروش رفته است. گروه بی جیز در سال ۱۹۹۷ به تالار مشاهیر راک اند رول اضافه شدند. پس از مرگ موریس در سال ۲۰۰۳، دو برادر دیگر تصمیم به توقف فعالیت های خود گرفتند، اما در سال ۲۰۰۹ دوباره گروه بی جیز بازگشت و با مرگ رابین در سال ۲۰۱۲، این گروه برای همیشه منحل شد. در حال حاضر بری به صورت مستقل در حال فعالیت در موسیقی است.
استودیو حق ساخت فیلم گروه بی جیز را از خانواده گیب خریداری کرده و اطمینان داده است که موسیقی این گروه در طول فیلم نمایش داده خواهد شد. الیزابت مرداک، استیسی اسنایدر و جین فدرستون، از استودیوی فیلمسازی و تامین مالی Sister نیز به عنوان تهیه کننده در این پروژه حضور دارند. پارامونت پیش از این فیلم Rocketman (راکت من) را تولید کرده بود که عملکرد موفقی را نیز داشته است. همچنین فیلم Bohemian Rhapsody از موفق ترین فیلم های سال گذشته بود که بیش از ۹۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد و همچنین جوایز زیادی از جمله جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد برای رامی ملک، را نیز دریافت کرده است.
راضیه شخصیت اصلی فیلم است و در اکثر صحنه ها در مرکز تصویر قرار گرفته است
در ابتدای فیلم در صحنه ای دوربین از نزدیکی سنگ های یک قبرستان و در هوایی بارانی حرکت اتوبوس را به تصویر می کشد. در این صحنه قبرستان استعاره ای است از هدفی که افراد داخل این اتوبوس دارند. آن ها می خواهند بهمن (مهران ) را راهی قبرستان کنند.
فیلم <<قسم>> از جهاتی یادآور فیلم <<۱۲ مرد خشمگین>> است. در آن فیلم هم تمام افراد به جز یک نفر می خواهند فردی را مجرم اعلام کنند. اما فیلم قسم قدرت تاثیرگذاری فیلم <<۱۲ مرد خشمگین>> را ندارد. در هر دو فیلم دیالوگ ها خیلی اهمیت دارند زیرا غافلگیری ها، نقاط اوج و . فیلم با دیالوگ ها رخ می دهند اما در فیلم <<قسم>> فیلمنامه نویس در خیلی از موارد عجله کرده و به جای آنکه منطقی پیش برود فقط سعی داشته فیلم را به نقطه پایانی خود برساند. مثلا در صحنه ای که خسرو می میرد اتوبوس ناگهان منحرف می شود و درون استخری پر از آب می افتد.
در کل مسیری که اتوبوس در بیابان است هیچ آبادی و کارگاه و کارخانه ای نیست اما یک مرتبه در صحنه ای اتوبوس منحرف می شود و به مکانی می رود که چند استخر آب آنجا است. این صحنه یکی از آن جاهایی است که می توان فهمید فیلمنامه نویس بیشتر از آن که به فکر منطقی بودن داستان باشد به فکر این بوده که داستان را به نقطه دلخواه خود برساند.
بعد از فیلم <<جدایی نادر از سیمین>> چند فیلم دیگر هم ساخته شد که سکانس بازسازی صحنه جرم در آن ها آورده شده است. فیلم <<قسم>> یکی از این فیلم هاست که دو سکانس بازسازی صحنه جرم دارد. صحنه ای که بهمن صحنه جرم را بازسازی می کند و صحنه ای که زن افغانی در حال بازسازی صحنه جرم است. صحنه ای که بهمن در حال بازسازی صحنه جرم است صحنه ای است که تنها دلیل منطقی وجود آن آشنا شدن مخاطب با زن افغانی است و در صحنه دوم مخاطب درآن واحد می فهمد در حقیقت چه اتفاقی افتاده و می تواند واکنش راضیه را ببیند.
مهناز افشار در نقش زنی که می خواهد انتقام خواهرش را بگیرد ظاهر شده است و برای تمام افراد درون اتوبوس دلسوزی می کند. همین دلسوزی مادرانه به مخاطب می فهماند که منطقی است که راضیه هنوز به فکر خواهر از دست رفته اش باشد. راضیه در انتها با چهره ای بهت زده به زن افغانی که در حال بازسازی صحنه جرم است خیره شده است. به خوبی می توان در این صحنه از چهره راضیه فهمید که در دلش دارد زار می زند. راضیه در طول فیلم بیشتر از همه برای خواهر از دست رفته اش دلسوزی می کند اما در سکانس انتهایی فیلم می توان دید که راضیه برای اولین بار دارد برای خودش دلسوزی می کند.
تنابنده در انتهای فیلم، نگرش خوش بینانه خود را نسبت به ماجراهای این چنینی بیان می کند
بازی سعیدآقاخانی در نقش خسرو در فیلم بسیار اهمیت دارد. زیرا او باید به گونه ای نقشش را ایفا می کرد تا مخاطب قبول کند که خسرو واقعا انسان خوبی است و راضی به مرگ فرد دیگری نیست. آقاخانی دقیقا به این هدف رسیده و مخاطب را از همان لحظه ابتدای ورودش طرفدار خود می کند. حسن پورشیرازی هم واقعا توانسته نقش یک راننده اتوبوس را به خوبی بازی کند و از هر نظر انتخاب مناسبی برای این نقش بوده است.
تدوین فیلم یکی از نقاط قوت آن به حساب می رود. تدوینگر به خوبی صحنه ها را به یکدیگر پیوند داده و همین موضوع باعث شده تا حال و هوای صحنه ها به خوبی به یکدیگر پیوند بخورد. تدوین فیلم هم نامزد دریافت سیمرغ شده بود. به جلوه های ویژه میدانی فیلم هم باید اشاره کرد که نامزد سیمرغ هم شد. اصلی ترین جلوه ویژه میدانی فیلم صحنه ای است که اتوبوس درون استخر پر از آب می افتد. این صحنه بسیار کم نقص و دلهره آور گرفته شده و یکی از صحنه های خوب فیلم به حساب می رود. صدابرداری فیلم باتوجه به اینکه اکثر فیلم در یک لوکیشن کوچک (درون اتوبوس) گرفته شده است بسیار کار سختی بوده اما صدابردار به خوبی توانسته شرایط را کنترل کند و مخاطب از لحاظ صدا مشکلی با فیلم ندارد.
پایان فیلم هم تلفیقی است از تلخی و شیرینی. خسرو می میرد و راضیه حقیقت تلخی را راجع به او درمی یابد. اما از طرفی با مرگ خسرو که گناهکار است نوزادی پاک (بچه خواهر راضیه) به دنیا می آید. این پایان نگرش خوش بینانه کارگردان را نشان می دهد که بیان می کند اگرچه دنیا پر از افراد دروغ گو و گناهکار است اما آن ها نابود می شوند و انسان های پاک و بی گناه جای آن ها را می گیرند. در کل باید بیان کرد که فیلم دوم تنابنده نسبت به فیلم اول او یعنی <<گینس>> فیلم بهتری است و برای او پیشرفت محسوب می شود.
فیلم <<قسم>>به کارگردانی محسن تنابنده و با بازی مهناز افشار، مهران و سعیدآقاخانی چندروزی است که اکران شده است. در این مطلب نگاهی به این فیلم داشته ایم. همراه زومجی باشید.
فیلم<<قسم>> دومین ساخته محسن تنابنده بعد از فیلم <<گینس>> است و فیلمنامه این فیلم هم نوشته خود تنابنده است. فیلم <<قسم>> در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و در ۶ قسمت نامزد دریافت سیمرغ شد؛ از جمله در بخش های بهترین فیلمنامه برای محسن تنابنده، بهترین بازیگر نقش اول زن برای مهناز افشار و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای حسن پورشیرازی. دومین تجربه تنابنده در زمینه کارگردانی به طور حتم برای او یک پیشرفت به حساب می آید. با این فیلم، تنابنده نشان داده توانایی ساختن فیلم جدی را هم دارد.
فیلم های سینمایی براساس زمان اتفاق افتادن حادثه محرک (حادثه ای که تمام اتفاقات فیلم به خاطر بروز آن حادثه اتفاق می افتد) به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- فیلمهایی که حادثه محرک آن ها تقریبا در ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم رخ می دهد مانند فیلم درباره الی که حادثه محرک آن افتادن بچه ها در دریا و ناپدید شدن الی است.
۲- فیلم هایی که حادثه محرک آن ها قبل از شروع فیلم اتفاق افتاده و مخاطب تنها در مورد آن حادثه می شنود و حوادث فیلم، ناشی از همان حادثه اند. مانند فیلم ابد و یک روز که در آن سمیه قرار است با فردی افغانی ازدواج کند که این قرار و مدار ازدواج پیش از زمان شروع فیلم گذاشته شده است. فیلم<<قسم>> جزء دسته دوم حساب می شود. در این فیلم قتلی اتفاق افتاده که به پنج سال پیش برمی گردد و حالا راضیه (مهناز افشار) همراه اقوامش در حال رفتن به مشهد است تا در دادگاه قسم بخورند شوهر خواهر راضیه قاتل است.
ادامه مطلب ممکن است اطلاعاتی از داستان فیلم را فاش کند
داستان فیلم در طول یک سفر اتفاق می افتد و همزمان با تغییر موقعیت جغرافیایی تغییراتی در روابط افراد نیز اتفاق می افتد
فیلم<<قسم>>یک فیلم جاده ای است. تمام اتفاقات اصلی فیلم درون یک اتوبوس رخ می دهد. اتوبوسی که اقوام راضیه را در خودش جای داده است. فیلم پر است از پلان های لانگ شاتی که اتوبوس را در حال گذر از جاده نشان می دهد. تعداد این پلان ها می توانست کم تر باشد اما در کل هدف از این پلان ها نشان دادن تغییر در موقعیت جغرافیایی بوده است. همینطور این پلان ها ابتدا اتوبوس را در مه و هوای گرفته و بارانی نشان می دهد که هدفش بیان این موضوع است که چیزهایی وجود دارد که هنوز پنهان است. رفته رفته اتوبوس به جاده ای و کویری می رسد و در این زمان است که همه چیز آشکار می شود و دیگر چیزی برای پنهان کاری نمی ماند. هوای مه آلود ابتدای فیلم هم به نوعی بیانگر مطالبی است که افراد داخل این اتوبوس از یکدیگر پنهان کرده اند. این مطالب رفته رفته آشکار می شود. همچنین وقتی اتوبوس به کویر می رسد در صحنه ای تعدادی شتر در تصویر دیده می شوند که وجود آن ها به فضاسازی فیلم کمک کرده و بیان کننده این است که اتوبوس در جاده های خشک و بیابانی اطراف مشهد است. زیرا در جاده های اطراف مشهد شتر زیاد به چشم می خورد.
در بیشتر صحنه های فیلم، کارگردان راضیه را در مرکز تصویر به تصویرکشیده و فو را روی چهره او گذاشته است زیرا راضیه اصلی ترین شخصیت فیلم و تصمیم گیرنده است. برای مثال در سکانسی که اتوبوس نزدیک رستورانی توقف می کند و افراد دور میزی نشسته اند و غذا می خورند کارگردان چندین بار دوریبن را جایی قرار داده که راضیه در صدر میز مانند رهبری با اراده دیده شود. در این سکانس راضیه به اقوام خود نحوه قسم خوردن در دادگاه را آموزش می دهد که این موضوع هم هدایت گری راضیه را نشان می دهد. اما باید بیان کرد که این سکانس زیادی طولانی است و بهتر بود این سکانس کوتاه تر شود و به جای آن شخصیت خسرو بیشتر پردازش شود. همینطور باید بیان کرد که کارگردان در تمام صحنه هایی که راضیه در آن حضور دارد نمای مدیوم یا مدیوم کلوزآپ راضیه را گرفته است تا باز هم بر اهمیت شخصیت راضیه تاکید کند.
فیلم، لحظه ای برای مخاطب جذاب می شود که خسرو برای جلوگیری از حرکت اتوبوس وارد می lrm;شود. تا قبل از ورود خسرو تنها گفت و گوهایی در بین افراد شکل می گیرد که بعضی از آن ها خسته کننده است و این موضوع یکی از مشکلات فیلم است که دقایق ابتدایی جذابی ندارد. نویسنده سعی کرده برای جذاب کردن فیلم، داستان های فرعی ای را هم در فیلم ایجاد کند. مثلا داستان دو برادر که با یکدیگر قهرند. این داستان تنها برای این در فیلم گنجانده شده تا بگوید این افراد که می خواهند هم قسم شوند با هم اختلافاتی دارند. یا مثلا داستان پسر و دختری که یکدیگر را دوست دارند اما پدر دختر مخالف است. این داستان در انتها به نتیجه ای نمی رسد و تنها دلیل منطقی برای آوردن این داستان این بوده که وقتی همه برای غذا خوردن پیاده می شوند پسر در اتوبوس بماند و از دور خسرو را ببیند که عصبانی است. می شد این داستان فرعی را از فیلم حذف کرد. داستان های فرعی برای این در فیلمنامه ها گنجانده می شود تا هم به پیشبرد داستان اصلی فیلم کمک و هم به خودی خود موضوعی را بیان کنند و نتیجه ای حاصل شود. در فیلم <<قسم>> داستان های فرعی تنها برای پیشبرد داستان اصلی ایجاد شده اند و به خودی خود نتوانسته اند موضوعی را بیان کنند.
نویسندگان فیلم Zombieland: Double Tap تایید کردند که رایان رینولدز در آستانه حضور در این فیلم و بازی در یکی از نقش های جدید آن بود.
مدتی می شود که اکران جهانی فیلم Zombieland: Double Tap (سرزمین زامبی ها 2: دابل تپ) آغاز شده و این فیلم توانسته عملکرد خوبی را در گیشه داشته باشد و این فیلم کمدی ترسناک تا به امروز بیش از ۶۳.۶ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرده که این فروش شامل ۴۷ میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۱۶.۶ میلیون دلار در دیگر کشورهای جهان می شود. حال در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، ممکن بود بازیگر دیگری نقش البوکرکی را در دنباله فیلم Zombieland (سرزمین زامبی ها) بازی کند.
در مصاحبه با ددلاین، پال ورنیک و رت ریس، نویسندگان این فیلم تایید کردند که رایان رینولدز گزینه اولین آن ها برای بازی در نقش البوکرکی در فیلم Zombieland 2 بوده است. آن ها فاش کردند که تداخل فیلمبرداری فیلم با برنامه های رینولدز و همچنین تمایل او برای گذراندن وقت بیشتر با خانواده باعث شد تا این نقش در نهایت به لوک ویلسون برسد. ورنیک به شوخی گفت:
<<هدف ما این بود که تنها فیلم هایی را بسازیم که در آن رایان رینولدز باشد، اما این یکی فیلم از دست ما در رفت. لوک شگفت انگیز و برای ما فوق العاده بود.>>
در فیلم Zombieland: Double Tap ، شخصیت البوکرکی به عنوان شخصیت همزاد تالاهاسی با بازی وودی هارلسون، معرفی می شود که این شخصیت به همراه شخصیت Flagstaff با بازی توماس میدلتیچ، وارد فیلم شد که این شخصیت نیز در واقع همزاد شخصیت کلمبوس با بازی جسی آیزنبرگ، بوده است.
در حال حاضر انتظار می رود که ورنیک و ریس بار دیگر در فیلم Deadpool 3 (ددپول ۳) با رینولدز همکاری کنند که طبق گفته این دو نویسنده، آن ها ایده فوق العاده ای برای قسمت سوم فیلم Deadpool (ددپول) دارند و امیدوار هستند این فیلم بخشی از فاز آینده دنیای سینمایی مارول نیز باشد.
همچنین ورنیک و ریس تایید کردند که فیلم Deadpool 3 همچنان با رتبه بندی سنی بزرگسال (R) ساخته خواهد شد. علاوه بر همکاری در فیلم Six Underground (سیکس آندرگراند)، ورنیک و ریس وظیفه نوشتن فیلمنامه فیلم Clue (سرنخ) با بازی رینولدز را نیز بر عهده دارند که جیسون بیتمن علاوه بر بازی قرار است وظیفه کارگردانی این فیلم کمدی را نیز بر عهده داشته باشد.
یک سریال جدید و هیجان انگیز با لایه های روانی است که توانایی همراه کردن شما عزیزان را در خودش دارد به شرطی که به کارهای مخفی و هکرهای ضد سرمایه داری علاقه مند باشید.
سم اسماعیل سازنده اصلی سریال به قدری به نکات ریزی از هک را استوار کرده بر سریالش که بزرگترین هکرها هم از این موضوع که چگونه به این نکات ریز در سریال مستر روبات پرداخته شده است ، متعجب شدن .مهم ترین تلاش اسماعیل کسب اعتماد مدیران شبکه USA Network بوده که به مرور نویسندگی تمام قسمت ها و کارگردانی تمام قسمت ها را به خودش محول کردند تا جهان بینی بیشتر سم بر لایه لایه های سریال رسوخ کند.
نقاط قوت سریالMr Robot
-دریافت جوایز مهم، گلدن گلاب برای سم اسماعیل (نویسنده،طراح،کارگردان و تهیه کننده) به همراه کریستین اسلیتر (بازیگر نقش مستر روبات و تهیه کننده) امی برای رامی مالک (بازیگر نقش الیوت ، مستر روبات )
-سریال به راحت ترین شکل ممکن حتی آموزشی برای هکر شدن شما درونش وجود دارد.
-داستانی به شدت با دقت و ریزبینانه که در بین تماشاگران باعث چندین بار دیدن هر قسمت برای درک بهتر آن شده است.
-رنگ آمیزی که در طراحی صحنه ها استفاده شده به اصل وجودی سریال برمیگردد ،این دارک بودن باعث جذب ببینده و کنجکاوی بر انگیز میتواند باشد.
-موسیقی یکی از مهم ترین شخصیت های اصلی است و به نوعی نقش خودش را در لحظات مهم ایفا میکند.
نقاط ضعف سریال Mr Robot
1-تکراری شدن رفت آمد شخصیت مستر روبات در جلد الیوت به عنوان مثال مستر روبات در حالت الیوت یک کاری را میکند ولی بعد ها الیوت متوجه هیچ کدامشان نمیشود.
2-حس شدن چندین باره مستر روبات در سریال ( در صورتی که نباید دیگر شخصیت ها حس اش کنند جز الیوت)
3-یکی از نکات ضعف سریال که مهم هم هست این خواهد بود که شما از فصل دوم یا حتی از فصل سوم هم سریال را ببینید موضوع اصلی سریال در آنچه گذشت قسمت اول آن فصل به طور کلی گفته میشود .
4-متاسفانه گاهی سکانس ها چه از نگاه دوربین و حتی در ادای دیالوگ ها گاهی شبیه آن در بعضی فیلمها و سریال ها نزدیک و گاهی مو به مو همان دیالوگ ها و همان نگاه دوربین و همان طراحی صحنه را داریم.
5-تا به حال با پخش شدن سه فصل به قدری همان روایت در حال تکرار است که باعث آزارم شد و اگر این سریال تمدید هم شود فقط و فقط قسمت پایانی از فصل پایانی راخواهم دید.
جمع بندی:
ولی این را هم در نظر بگیرید که سریال شما را سرشار از هیجان خواهد کرد و کمک شایانی به شما در مقابله با مشکلاتتان خواهد بود به خصوص اگر با خودتان حرف میزنید و دلتون هم میخواهد کارهای بزرگ و چالشی را به جان بخرید و رو به رو بشوید ،مستر روبات پیشنهاد خوبی خواهد بود. الیوت خود شما را درون خودش به شما تقدیم میکند . الیوت با شما درد و دل میکند. الیوت گاهی به شما بی اعتماد میشود و باید خودتان را به او ثابت کنید.
دوشنبه این هفته، ۴ نوامبر بخش اول فصل اول سریال نیروی اهریمنی او (His Dark Materials) آغاز شد. یک سریال فانتزی و ماجراجویی ایتالیایی که براساس رمان هایی به همین نام از <<فلیپ پولمن>> ساخته شده است.
قرار است فصا اول سریال His Dark Materials به طور همزمان از شبکه های تلویزیونی BBC One و HBO پخش شود. شبکه بی بی سی وان یک روز زودتر و در سوم نوامبر امسال شروع به پخش اولین قسمت این سریال کرد.
این برنامه هفتگی خواهد بود و هر هفته یک روز زودتر در بریتانیا و در روز بعدی، تماشاچیان امریکای شمالی و دیگر کشورهای جهان شاهد قسمت های جدید <<نیروی اهریمنی او>> خواهند بود.
شبکه اچ بی او به طور همزمان پخش دو سریال فانتزی را در آغاز کرده است تا شاید بتواند خلاء سریال پر مخاطب گیم اف ترونز را جبران کند. سریال نخست به نام <
اما دومین سریال فانتزی اچ بی او، <
کارگردان این سریال <<جک تورن>> و تهیه کنندگی <<نیو لاین سینما>>، <<جین ترانتز>> و <<جولی گاردنر>> به طور همزمان است. در این سریال شاهد برخی از بازیگران و صداپیشگان معروف هستیم.
بازیگرانی مانند دافنه کین، لین-منوئل میرندا، جیمز مک آووی، روث ویلسون، کلارک پیترس، ایان گلدر، ویل کین، جورجینا کمپبل، ایان گلدر، آن-ماری داف، جیمز کازمو، مت فریزر، جف بل و روتا گدمینتاس در این پروژه حضور دارند و هلن مک کروری، دیوید سوشی، کریستلا آلونز، کیت کانر و جو تندبرگ نیز صداپیشگی حیوانات این سریال را برعهده گرفتند.
اگرچه غالب هنرمندان این سریال سرشناس نیستند و از بازیگران سریال های بی بی سی وان انتخاب شدند ولی نوع شخصیت پردازی و بازی آن ها می توان باعث پر مخاطب شدن سریال شود.
رتبه خوب؛ آمار خوب تر
استقبال از قسمت اول این سریال بسیار خوب بوده است و توانسته نظر مساعد تماشاچیان و منتقدان را جلب کند. طبق آماری که فعلا منتشر شده؛ بیش از ۷۰۰ هزار نفر قسمت اول سریال <
سریال چرنوبیل در اردیبهشت ماه توانسته بوده به رکورد ۷۵۰ هزار بیننده در یک شب روی پلتفرم های مختلف شبکه HBO برسد و اکنون آمار بیننده های <
داستان فیلم <<نیروی اهریمنی او>> پیرامون دو نوجوان ماجرا جو به نام های <<لایرا بلاکوا>> و <<ویل پری>> است. آن ها در دو جهان موازی زندگی می کنند ولی درگیر یک ماجرای اسرارآمیز می شوند.
اچ بی او امید زیادی دارد که سریال اقتباسی او از رمان های تخیلی <<فلیپ پولمن>> بتواند راهی را برود که هری پاتر، گیم اف ترونز و دیگر سریال ها اقتباسی از رمان های تخیلی حد فاصل سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ رفتند و به موفقیت بزرگی برسد.
درباره این سایت